مسافرِ اشک

مسافرِ اشک

مسافر اشک هستم
از عشق سخن گویم
و او را بخوانم
تا لایق دیدار شوم...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب


قال رسول الله (صلی الله علیه و آله):

«المُسلم أخو المسلم یَسعهما الماء و الشجر و یتعاونان علی الفتان»

مسلمان، برادر مسلمان است؛

درکنار هم از آب و درخت استفاده می کنند و در برابرِ فتنه انگیز، یاور همند.

Said holly prophet (p.b.o.h):

Moslem is Moslems brother

they use water and tree together and help each other against who disunites.

کنز العمال :746

میزان الحکمه ح 8782 باب الاسلام


هفته ی وحدت، زمان برافراشتن پرچم اسلام در جهان مبارک باد.

  • مسافر اشک

9 دی ماه 88

سیل خروشان ملت ایران

جلبک های سبز کف رودخانه ی انقلاب را ریشه کن کرد.

  • مسافر اشک

 

حدیث قدسی:

اگر آن هایی که به من پشت کرده اند؛

می دانستند که من چه اندازه انتظار دیدن آن ها را می کِشم

و چه مقدار مشتاق توبه و بازگشت آن ها هستم؛

هر آینه از شدت شور و شوق نسبت به من جان می دادند

و تمام بند بند اعضایشان به خاطر عشق به من از هم جدا می شد.

اسرار الصلاة،صفحه19

  • مسافر اشک

بیست و دو سال پیش در طولانی ترین شب سال، زیر نور قرص ماه،

وقتی که دونه های برف شروع به باریدن گرفت، 

اشکی از گوشه ی چشمم لغزید که مژده ی اومدنت رو بهم می داد. 

سخت بود پاره ای از وجودم جدا بشه اما منتظر بودم تا تو رو توی آغوشم بگیرم.

ماه هم همراه من به انتظار نشسته بود. انتظار صبحی نزدیک اما دور ...

چشام اشک های آسمون رو دنبال می کرد که آروم به سمت زمین فرود می اومدن و

گوشه ی حیاط می نشستند.

لحظات به کندی می گذشت و انتظار من بیشتر می شد...

موقع طلوع آفتاب بود که صدای نفس هات رو شنیدم.

به سیمات خیره شدم و ماه رو توی آغوشم گرفتم.

حس خوشبختی تمام وجودم رو پر کرده بود.

دوست داشتم همیشه کنارت باشم و هیچی نمی تونست منو ازت جدا کنه.


درست مثل الان؛ فکر نکنی تنهایی! من هنوزم با توام

و مثل همیشه مادر توام

و مادرانه دوست دارم

تنها دخترم! مسافر اشکِ من!

                                     شب تولدت نورانی ...

  • مسافر اشک

 



  • مسافر اشک